غایب مفقودالاثر به چه کسی گفته می شود؟

برای چه کسانی قیم تعیین می شود
برای چه کسانی قیم تعیین می شود؟
اسفند 24, 1398
تحریر ترکه
تحریر ترکه و قوانین و ضوابط مربوطه
اسفند 24, 1398

غایب مفقودالاثر به چه کسی گفته می شود؟

 

در طول زندگی بعضی از افراد ممکن است برای مدت طولانی ناپدید شوند و از آن ها خبری در دست نباشد بنابراین قانونگذار مجبور است برای چنین حالاتی، شرایط خاصی را تعریف کند که در قانون مدنی تحت عنوان غایب مفقودالاثر شناخته می شود.

 

غایب مفقودالاثر کیست؟

 

طبق ماده ۱۰۱۱ قانون مدنی غایب مفقودالاثر به كسی گفته می شود

كه از غیبت او مدت نسبتاً زیادی گذشته باشد و از او به هیچ وجه خبری در دسترس نباشد.

ماده ۱۰۱۲ قانون مدنی

اگر غایب مفقودالاثر برای اداره‌ی اموال خود تکلیفی معین نکرده باشد

و کسی هم نباشد که قانوناً حق تصدی امور او را داشته باشد محکمه برای اداره اموال او یک نفر امین معین می‌کند

و تقاضای تعیین امین فقط از طرف مدعی‌العموم و اشخاص ذی‌ نفع در این امر قبول می‌شود.

 

ماده ۱۰۱۳ قانون مدنی

محکمه می‌تواند از امینی که معین می‌کند تقاضای ضامن یا تضمینات دیگر نماید.

ماده ۱۰۱۴ قانون مدنی

اگر یکی از وراث غایب تضمینات کافیه بدهد، محکمه نمی تواند امین دیگری معین نماید و وارث مزبور به این سمت معین خواهد شد.

ماده ۱۰۱۵ قانون مدنی

وظایف و مسئولیت‌های امینی که به موجب مواد قبل معین می‌ گردد، همان است که برای قیم مقرر است.

ماده ۱۰۱۶ قانون مدنی

هر گاه هم فوت و هم تاریخ فوت غایب مفقودالاثر مسلم شود اموال او بین وراث موجود حین‌الموت تقسیم می ‌گردد

اگر چه یک یا چند نفر آن‌ ها از تاریخ فوت غایب به بعد فوت کرده باشد.

ماده ۱۰۱۷ قانون مدنی

اگر فوت غایب بدون تعیین تاریخ فوت ثابت گردد محکمه باید تاریخی را که فوت او در آن تاریخ محقق بوده معین کند

در این صورت اموال غایب بین وراثی که در تاریخ مزبور موجود بوده‌اند، تقسیم می‌ شود.

 

غایب مفقودالاثر

 

ماده ۱۰۱۸قانون مدنی

 

مفاد ماده فوق در موردی نیز رعایت می‌گردد که حکم موت فرضی غایب صادر شود.

ماده ۱۰۱۹ قانون مدنی

حکم موت فرضی غایب در موردی صادر می‌شود که از تاریخ آخرین خبری که از حیات او رسیده است

مدتی گذشته باشدکه عادتاً چنین شخصی زنده نمی‌ماند.

ماده ۱۰۲۰ قانون مدنی

موارد ذیل از جمله مواردی محسوب است که عادتاً شخص غایب زنده فرض نمی‌شود:

۱- وقتی که ده سال تمام از تاریخ آخرین خبری که از حیات غایب رسیده است گذشته

و در انقضای مدت مزبور سن غایب از هفتاد و پنج سال گذشته باشد؛

۲- وقتی که یک نفر به عنوانی از عناوین، جزء قشون مسلح بوده و در زمان جنگ مفقود و سه سال تمام از تاریخ انعقاد صلح بگذرد

بدون این که خبری از او برسد، هر گاه جنگ منتهی به انعقاد صلح نشده باشد مدت مزبور پنج سال از تاریخ ختم جنگ محسوب می‌شود.

۳- وقتی که یک نفر حین سفر بحری در کشتی بوده که آن کشتی در آن مسافرت تلف شده است سه سال تمام از تاریخ تلف شدن کشتی گذشته باشد بدون این که از آن مسافر خبری برسد.

ماده ۱۰۲۱ قانون مدنی

در مورد فقره‌ی اخیر ماده‌ی قبل اگر با انقضای مدت‌ های ذیل که مبدأ آن از روز حرکت کشتی محسوب می‌شود کشتی به مقصد نرسیده باشد

و در صورت حرکت بدون مقصد به بندری که از آن جا حرکت کرده برنگشته و از وجود آن به هیچ وجه خبری نباشد کشتی تلف شده محسوب می‌شود:

الف- برای مسافرت در بحر خزر و داخل خلیج فارس یک سال

ب- برای مسافرت در بحر عمان، اقیانوس هند، بحر احمر، بحر سفید (مدیترانه)، بحر سیاه و بحر آزوف دو سال؛

ج- برای مسافرت در سایر بحار سه سال.

ماده ۱۰۲۲ قانون مدنی

اگر کسی در نتیجه‌ی واقعه‌ای به غیر آن چه در فقره‌ی ۲ و ۳ ماده ۱۰۲۰ مذکور است دچار خطر مرگ گشته و مفقود شده و یا در طیاره بوده و طیاره مفقود شده باشد

وقتی می‌توان حکم موت فرضی او را صادر نمود که پنج سال از تاریخ دچار شدن به خطر مرگ بگذرد بدون این که خبری از حیات مفقود رسیده باشد.

ماده ۱۰۲۳ قانون مدنی

در مورد مواد ۱۰۲۰ و ۱۰۲۱ و ۱۰۲۲ محکمه وقتی می‌تواند حکم موت فرضی غایب را صادر نماید

که در یکی از جراید محل و یکی از روزنامه‌های کثیرالانتشار تهران اعلانی در سه دفعه‌ی متوالی هر کدام به فاصله یک ماه منتشر کرده و اشخاصی را که ممکن است از غایب خبری داشته باشند

دعوت نماید که اگر خبر دارند به اطلاع محکمه برسانند.

هر گاه یک سال از تاریخ اولین اعلان بگذرد و حیات غایب ثابت نشود حکم موت فرضی او داده می‌شود.

ماده ۱۰۲۴ قانون مدنی

اگر اشخاص متعدد در یک حادثه تلف شوند فرض بر این می‌ شود که همه‌ ی آن‌ ها در آن واحد مرده ‌اند.

مفاد این ماده مانع از اجرای مقررات مواد ۸۷۳ و ۸۷۴ جلد اول این قانون نخواهد بود.

ماده ۱۰۲۵ قانون مدنی

وراث غایب مفقودالاثر می‌توانند قبل از صدور حکم موت فرضی او نیز از محکمه تقاضا نمایند که دارایی او را به تصرف آن‌ها بدهد

مشروط بر این که اولاً غایب مزبور کسی را برای اداره کردن اموال خود معین نکرده باشد

و ثانیاً دو سال تمام از آخرین خبر غایب گذشته باشد بدون این که حیات یا ممات او معلوم باشد.

در مورد این ماده رعایت ماده ۱۰۲۳ راجع به اعلان مدت یک سال حتمی است.

ماده ۱۰۲۶ قانون مدنی

در مورد ماده قبل وراث باید ضامن و یا تضمینات کافیه دیگر بدهند تا در صورتی که اشخاص ثالث حقی بر اموال او داشته باشند از عهده‌ی اموال و یا حق اشخاص ثالث بر آیند.

تضمینات مزبور تا موقع صدور حکم موت فرضی غایب باقی خواهد بود.

ماده ۱۰۲۷ قانون مدنی

بعد از صدور حکم فوت فرضی نیز اگر غایب پیدا شود کسانی که اموال او را به عنوان وراثت تصرف کرده‌اند

باید آن چه را که از اعیان یا عوض و یا منافع اموال مزبور حین پیدا شدن غایب موجود می‌ باشد مسترد دارند.

ماده ۱۰۲۸ قانونن مدنی

امینی که برای اداره کردن اموال غایب مفقودالاثر معین می‌شود

باید نفقه‌ی زوجه‌ی دائم یا منقطعه که مدت او نگذشته و نفقه‌ی او را زوج تعهد کرده باشد و اولاد غایب را از دارایی غایب تأدیه نماید.

در صورت اختلاف در میزان نفقه تعیین آن به عهده‌ی محکمه است.

ماده ۱۰۲۹ قانون مدنی

هر گاه شخصی چهار سال تمام غایب مفقودالاثر باشد زن او می‌تواند تقاضای طلاق کند.

در این صورت با رعایت ماده ۱۰۲۳حاکم او را طلاق می‌دهد.

ماده ۱۰۳۰ قانون مدنی

اگر شخص غایب پس از وقوع طلاق و قبل از انقضای مدت عده مراجعت نماید نسبت به طلاق حق رجوع دارد ولی بعد از انقضای مدت مزبور حق رجوع ندارد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مشاوره حقوقی