طلاق از منظر دین و حقوق زن در خانواده (بخش اول)

وضعیت حقوقی کودک آزمایشگاهی (بخش سوم)
مهر 14, 1395
طلاق از منظر دین و حقوق زن در خانواده (بخش دوم)
طلاق ازمنظردین وحقوق زن درخانواده (بخش دوم)
مهر 14, 1395

بروزرسانی در تاریخ 1400.2.4

طلاق از منظر دین و حقوق زن در خانواده (بخش اول)

طلاق از منظر دین و حقوق زن در خانواده (بخش اول) ،

 

سایت وکیل خانواده در این مطلب به نگاه دین و حقوق زن از منظر اسلام اشاره می کند :

طلاق در اصل رها كردن از روي پيمان و قراردارد است ورها كردن از قيد زوجيت نيز طلاق ناميده شده است.

و در اصطلاح شريعت، همان مفهوم عرفي رايج ميان عقلاء را مي رساند كه شارع مقدس با شرايط خاصّي امضا كرده و

به معناي گشودن پيوند زناشويي با واژه مخصوص يا اشاره و نوشته اي كه جايگزين آن باشد، چه پيوند زناشويي بلافاصله گشوده شود و چه بعد از گذشت زمان معين.

 

و در اصطلاح حقوق نيز طلاق عبارتست از ايقاعي تشريفاتي كه به موجب آن مرد به اذن يا حكم دادگاه، زني را كه به طور دائم در قيد زناشوئي اوست رها مي سازد.

در اين جا سئوالاتي مطرح مي شود كه :

 

  • آيا طلاق فقط در دين اسلام مطرح شده است؟
  • آيا طلاق در اسلام جايز است؟ اگر پاسخ مثبت باشد پس وضعيت زنان مطلقه چگونه است؟
  • وظيفه زن ومرد در مدت عدّه چيست؟ بعد از اتمام عدّه چطور؟
  • با توجهه به آيات و روايات فرزندان چه سرنوشتي پيدا مي كنند؟
  • آيا حد طلاق در اسلام مشخص شده است؟
  • زن در خانواده از چه حقوقي برخوردار است؟

 

 

وکیل طلاق ، در مورد پاسخ های این سوالات چنین بیان می کند :

ابتدا به طور اجمال تاريخچه ي طلاق را بيان كرده آنگاه به بررسي طلاق  از منظر دين پرداخته و حقوق زن در خانواده را مورد بررسي قرار مي دهيم.

 

طلاق از منظر دین و حقوق زن در خانواده (بخش اول)

 

الف- تاريخچه ي طلاق

 

آنگونه كه از قديمي ترين قانون مدوّن و ساخته ي دست بشر يعني < قانون حمورابي> استنباط مي شود

خانواده اساس اجتماعي بوده و مرد قادر بوده در مواردي كه زن تا مهلت معيني صاحب فرزند نمي شده وي را طلاق دهد و

نيز اگر زني بيماري مزمن داشت، مرد بدون آنكه او را طلاق دهد مي توانست زن ديگري اختيار كند.

 

برای استفاده از مشاوره های حقوقی در زمینه دعاوی خانواده ، با سایت وکیل خانواده در ارتباط باشید .

در آتن نيز طلاق براي مرد دشوار نبوده و مرد مي توانست بدون ارائه دليل زن خويش را از خانه براند. در مقابل زن نمي توانست به دلخواه،

همسر خويش را ترك گويد ولي در صورت ستم شوهر، زن مي توانست به < آرخون > مراجعه و تقاضاي طلاق كند و با رضايت < آرخون > طلاق زن صورت مي گرفت.

گاهي نيز طلاق با رضايت طرفين انجام مي گرفت، ليكن اين توافق بايد رسماً طي تشريفاتي در نزد < آرخون > اعلام مي شد.

 

در مصر قديم نيز شوهر نمي توانست زن خود را طلاق دهد مگر در مورد نازايي و طلاق زن به هر دليل،

شوهر را مكلف مي نمود تا قسمت بزرگي از املاك خانواده را به وي واگذارد و در نتيجه طلاق به ندرت اتفاق مي افتاد.

 

وکیل دعاوی خانواده ادامه می دهد :

 

در دين زرتشت نيز آيين زناشويي كاري پسنديده و تجرد امري ناپسند و در خور نكوهش بوده است. اين تعليمات به همراه حق برابري زن در زندگي زناشويي موجب مي گرديد

كه طلاق امري ناشي از اراده ي بي چون و چراي مرد تلقي نگردد.

در ايران باستان طلاق منوط به رأي دادگاه بود. اگر قاضي دادگاه تشخيص مي داد كه زوجين مي توانند زندگي زناشويي خود را ادامه دهند،

آنان را مجبور به زندگي مي نمود و شوهر متمّرد را به مجازات سختي محكوم مي كرد تا بي جهت متمايل به طلاق نگردد

 

وضعیت حقوقی کودک آزمایشگاهی (بخش سوم)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مشاوره حقوقی